بالاتر پرواز کن

کوهنوردی ، سنگ نوردی ، دره نوردی ، دوچرخه سواری
شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۵۴ ق.ظ

با بزرگان (( زنده یاد محمد اوراز ))

زندگی نامه مرحوم محمد اوراز


در شامگاه ۲۵شهریور سال ۱۳۴۸در شهرستان نقده به دنیا آمد . هنگام تولدوی حاج احمد اوراز دوران حبس را در زندان فلک الا فلاک سپری می‌نمود و این آغاز توأمان با درد و رنج دوری از پدر،سرآغاز زندگی بزرگ مرد تاریخ کوهنوردی ایران زمین را رقم زد.محمد اولین سالهای زندگی را به سبب مشکلات ناشی از  دستگیری پدر  و سپس تبعید  وی به شهرستان کاشمر به دور از زادگاه و  در نهایت ناملایمات روزگار به همراه خانواده  در آن  شهرستان سپری نمود  و بعد  از  سه سال به شهرستان نقده بازگشت .  
سال  ۱۳۵۵ مصادف بود با شروع دوران تحصیل محمد و او دوران ابتدایی وراهنمایی و  دبیرستان را با در شهرستان نقده به اتمام رساندودر سال تحصیلی ۶۵ـ۶۶  موفق به أخذ مدرک دیپلم در  رشته اقتصاد وعلوم اجتماعی شد. از سال ۱۳۶۷ الی ۱۳۶۹  وارد دوران خدمت سربازی شد وپس ازپایان دوران خدمت سربازی درسال ۱۳۷۳ در رشته کارشناسی تربیت بدنی  دانشگاه ارومیه پذیرفته شد   و  در سال  ۱۳۷۹  از این دانشگاه فارغ التحصیل شد  (با  وجود  وقفهٔ  بسیار به سبب شرکت در اردوهای تیم ملی ) .


سال ۱۳۶۷ در اولین تجربهٔ پیش از  ورود به دنیای حرفه ‌ای کوهنوردی  گروه قندیل را  بنا نهاد و  بعد از آن فعالیتهای خویش را در گروه کوهنوردی سامرند  شهرستان نقده ادامه داد تا بالاخره در سال ۱۳۷۳ به همراه جمعی از دوستان پیشکسوت این رشته در سطح شهرستان گروه  کانون  کوهنوردان نقده را تأسیس کردو آغاز فعالیتهای این گروه را میتوان سر آغاز ورود محمد به دوران زندگی حرفه‌ای در رشتهٔ کوهنوردی قلمداد نمود.


سال۱۳۷۶ برای اولین بار  پس  از فراخوان فدراسیون کوهنوردی  در اردوهای  آماده  سازی تیم ملی  جهت اعزام به قلل  گاشربروم  دو و راکاپوشی در کشور پاکستان شرکت نمود و با نشان دادن  توانمندیهای لازم موفق  به عضویت  در تیم اعزامی به قله راکاپوشی باارتفاع ۷۷۸۸ گشت.


ودر همان سال به اتفاق ۶ نفر از دوستان و اعضاءتیم موفق به صعوداین قله شد و اولین تجربهٔ هیمالیا نوردیش رابا موفقیت پشت سر نهاد. سال ۱۳۷۷ را میتوان نقطه عطف تاریخ زندگی محمد اوراز دانست در این سال وی به همراه سه نفر از اعضاء تیم  ملی  کوهنوردی ایران  توانست به قله اورست بلند ترین قله جهان صعود نماید. به این ترتیب  وی به عنوان اولین صعود کننده ایرانی قله اورست شناخته شد.بعد از صعودبه قله اورست هر روز برگ زرین دیگری برافتخارات این قهرمان نامی اضافه شد و هرقدمی را که پشت سر می‌نهادپله‌ای بود در جهت رشدو تعالی و آشکار شدن هرچه بیشتر توانمندیهای ذاتی بزرگمرد کوهنوردی ایران زمین و به طبع آن در  جهت رشد و تعالی ایران عزیز.و بالاخره  در سال  ۱۳۸۲،  هنگام صعود به قله گاشبروم ۱  در پاکستان ، محمد اوراز به همراه مقبل هنرپژوه بر اثر سقوط بهمن سقوط می‌کنندمقبل هنر پژوه سالم ماندولی محمداوراز پس ازانتقال به بیمارستان شفا در اسلام آباد پاکستان در گذشت.محمد اوراز مرد بزرگی بود و هست.

علت مرگ : جراحات ناشی از حادثه سقوط از ارتفاع 7900 متری بر اثر ریزش بهمن در هنگام صعود قله گاشربروم 1

صعودهای برون مرزی

1376 - صعود قله راکاپوشی (7788 متر) ، پاکستان

1377 - صعود قله اورست (8849 متر) بلندترین قله دنیا ، هیمالیای نپال

1379 - صعود قله چوایو (8201 متر) ششمین قله بلند دنیا ، هیمالیای تبت - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1379 - صعود قله شیشاپانگما (8036 متر) سیزدهمین قله بلند دنیا ، هیمالیای تبت - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1380 - صعود قله ماکالو (8463 متر) پنجمین قله بلند دنیا ، هیمالیای نپال - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1380 - صعود قله آرارات (5165 متر) ، ترکیه

1381 - صعود قله لوتسه (8511 متر) چهارمین قله بلند دنیا ، هیمالیای نپال - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1382 - صعود تا ارتفاع 7900 متری قله گاشربروم 1 (8064 متر) یازدهمین قله بلند دنیا ، هیمالیای پاکستان - محمد اوراز و مقبل هنرپژوه در ارتفاع 7900 متری بر اثر ریزش بهمن تا ارتفاع 7300 متری سقوط کردند. در این حادثه مقبل هنرپژوه سالم ماند ولی اوراز بعد از انتقال به بیمارستان و پس از گذشت 20 روز درگذشت. 

مدارک و افتخارات


1377 - نخستین فرد مسلمان صعودکننده به قله اورست (در این صعود سه ایرانی مسلمان دیگر نیز همراه با اوراز موفق به صعود اورست شدند).

1378 - اخذ مدرک مربیگری درجه یک از فدراسیون کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران

1378 - شرکت در دوره بین المللی صعود مسیر های دشوار ، فرانسه

1378 - شرکت در دوره بین المللی رهبری گروه ، فرانسه

1380 - مرد سال کوهنوردی ایران

1381 - مرد سال کوهنوردی ایران

بر فراز اورست


ماجرای تیم ملی در گاشربروم۱


تیم ملی کوهنوردی ایران پس از چهارمرحله اردوی آمادگی و انتخاب 10 کوهنورد به نامهای محمد گودرزی ، داود خادم ، حسن نجاریان ، محمد اوراز ، مقبل هنرپژوه (جوانترین عضو تیم باحدود بیست سال سن) ، حمید ناصری ، رضا بهادرانی، عظیم قیچی ساز، امین عظیمی، فرهاد عزیزی مقدم وبه همراهی سرپرست اقبال افلاکی و پرشک تیم محمد جدائیان درتاریخ 14 تیرماه برای فتح قله 8064 متری گاشربروم 1 به سمت منطقه اسکاردو در مرز چین و پاکستان حرکت کردند .


برای رسیدن به قله ابتدا به کمپ اول در ارتفاع 5400 متری و سپس به کمپ اصلی یا بیس کمپ در ارتفاع 6900 متری رفته و از آنجا پس از سه بارحمله به کمپ آخر در ارتفاع 7300 متری نتوانستند قله رافتح کنند ودر یکی ازاین حمله ها به علت شرایط بد آب وهوایی یک هفته در کمپ آخر گرفتار شدند .

تیم پس از مشورت با سرپرست خود آقای افلاکی تصمیم میگیرند کی طی روزهای 20 تا 25 مرداد ماه حمله نهایی به قله را انجام دهند و برای این منظور نیز چهار کوهنورد انتخاب میشوند.

راهپیمایی در دامنه های ماکالو

درسحرگاه 25 مرداد ماه تیم چهارنفره عازم فتح قله میشود و درساعت 8 صبح آنچه که نباید رخ میداد؛ اتفاق میافتد و تیم در ارتفع 7900 متری دچار بهمن میشود و دوتن از کوهنوردان به نامهای محمد اوراز و مقبل هنرپژوه را تابه ارتفاع 7100 متری با بهمن سقوط میکنند . این کوهنوردان به کمک کوهنوردان تیم ملی و دیگر کوهنوردان حاضر در منطقه به طور معجزه آسایی از زیر بهمن زنده بیرون می آیند .این دو کوهنورد به کمپ اصلی انتقال داده میشوند . ازآنجابه علت وخامت حال دوکوهنورد ما برای انتقال محمد و مقبلبه ، بیمارستان تقاضای هلیکوپتر میکنند ، ولی به دلیل شرایط بد آب و هوایی و شرایط منطقه این کار امکان پذیر نبوده وبه خاطر شرایط بد آب وهوایی از روز دوم پزشک بر سر این دو حاضر میشود و کارهای درمانی را آغاز میکند . در روز سوم بعد از انتقال حادثه دیدگان به کمپ اول هلیکوپتر ارتش پاکستان طی دو مرحله ابتدا مصدومان را به اسکاردو و سپس به بیمارستان شفای اسلام آباد منتقل میکند . و درآنجا هر دو بیمار تحت درمان دکتر عرفان قرار میگیرند .

مقبل هنرپژوه خوشبختانه آسیب جدی ندیده بود و آسیبهای او فقط در سطح کوفتگی بدن بوده و اکنون نیز او از بیمارستان مرخص شده و دوران نقاهت خود را طی میکند .


ولی متاسفانه محمد اوراز ازناحیه سر دچار ضربه مغزی شده و مهره شماره یک کمر او هم شکسته است و ازروز اول شهریور ماه در بیهوشی کامل به سر میبرد و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری میباشد.


ازروز دوم شهریور فدراسیون کوهنوردی برای انتقال محمد به ایران تلاشهای خود را آغاز میکند. درروز سوم شهریورماه نیز آقای آقاجانی به تیم می پیوندد. در این راستا فدراسیون یک هواپیمای امدادی را به صورت آماده باش از یکی ازشرکتهای آلمانی کرایه میکند ودر ایران نیز هماهنگی های لازم را با دکتر قدسی انجام میدهند تا ایشان درمان محمد رابرعهده بگیرند . ولی به علت شرایط وخیم بیمار دکترعرفان اجازه انتقال وی را به ایران نمیدهند و قرار میشود که دکتر قدسی به پاکستان رفته تا به عمل جراحی محمد ودرمان او نظارت داشته باشد ، که ایشان بنا بر خبرها دوشنبه به اسلام آباد پرواز کردند.


محمد کوهنورد بزرگ کشورمان در همه 8 برنامه تیم ملی در هیمالیا حضور داشته ودر 4 صعود نیز جزو تیم حمله به قله بوده است.


یک داستان واقعی

ماکالو پنجمین کوه بلند دنیا است . به آن هیولای سیاه هم می گویند. از سال 1953 که اولین بار قله اورست صعود شد تا کنون بیش از 1500 نفر به تارک اورست رسیده اند اما در همین بازه زمانی تنها 140 نفر موفق به صعود ماکالو شده اند.

آمار تلفات صعود کنندگان این قله وحشتناک است. این قله در ردیف سومین قللی قرار دارد که از فاتحان خود انتقام گرفته است .

بزرگترین کوهنوردان دنیا بارها در صعود این قله نا کام مانده اند . راینهولد مسنر کوهنورد افسانه ای و اولین فاتح تمام 14 قله بالای هشت هزار متر چهار بار در مصاف با این قله شکست را پذیرا شد .

مارسل رودی جان خود را در راه صعود آن از دست داد .

اما امسال تیم کوهنوردی ایران موفق شد هفت نفر بعلاوه دو شرپا را به قله برساند .

این بیشترین تعداد صعود کننده همزمان به این قله بود.

کاری که بسیاری از تیم ها آرزوی آن را دارند.

و یک نفر از این شیر مردان بدون اکسیژن مصنوعی به قله رسید . معنی این حرف را کسی می فهمد که در آن بالاها با تمام وجود نفس کشیده باشد ولی نشانی از اکسیژن در هوا پیدا نمی کند .

جایی که برداشتن یک گام برابر است با هزار گام .

محمد اوراز با مدد به توان خود و با عشق این کار بزرگ را انجام داد.

سرمای 35 درجه زیر صفر باد منجمد وقطبی مسیر یخ زده سنگی هیچکدام مانع او نشد تا به آرزوی خودش دست پیدا نکند.

محمد تا آن بالا آن بالاتر از همه رفت آن بالا با همنوردان خود گریه کرد و شاد بود.

اما دیگران نفهمیدند.


گاشر بروم به زبان محلی کوه نشینان پاکستان یعنی : دیواره نورانی 


دیواره نورانی بار دیگر در برابر کوهنوردان ایرانی رام نشدنی باقی ماند.


روزنامه شرق در رابطه با محمد اوراز نوشت :




محمد نوری فر: «ما می رویم . قدری بارش هست. مسیر بهمنی است. با احتیاط می رویم جلو و قله را حتما  صعود می کنیم.» این آخرین تماس محمد اوراز با کمپ 3 بود. پانزده دقیقه بعد روی صفحه نمایشگر بی سیم سرپرست تیم علامت صلیب (به نشانه دریافت پیام) ظاهر شد. حمید ناصری از اعضای تیم می گوید: «حول و حوش ساعت 30:10 صدای ناله و زاری از بی سیم شنیدم.» آنها ابتدا احساس کردند دگمه بی سیم _ بر گردن آویخته می شود _ تحت فشار سگک زیپ کاپشن قرار گرفته و صدای نفس نفس زدن محمد در حین صعود را می شنوند اما اوراز بعد از سقوط بهمن تنها راهی که برای خبر کردن به ذهنش خطور می کند این است که دستش را حدود 20 دقیقه روی دکمه مکالمه بی سیم نگه دارد. در ارتفاع 7 هزار متری گاشربروم حالت رخوت شدیدی به کوهنورد دست می دهد. پوشیدن یک پیراهن دقایق زیادی طول می کشد، کسی حاضر نیست غذای خودش را گرم کند و یا حتی یک ظرف آب درست کند. (به دلیل کمبود اکسیژن) در این شرایط گروه امداد با حرکت به طرف مصدومان عمل خطرناکی را انجام می دهد. کاری که ناصری معتقد است در عالم عقلانیت ناشدنی بود: «آدم پیش خودش فکر می کند کجا بروم؟ روی بهمن؟» آنها دقیقا در جایی قرار داشتند که به «منطقه مرگ هیمالیا» شهرت داشت. یکی از اعضای گروه امداد می گوید: «چون تا آن روز هیچ اتفاق بدی برای تیم های ایرانی رخ نداده بود وچون همه حوادثی که در هیمالیا روی داد منجر به مرگ حتمی شد بنابراین دیگر به امداد و نجات و آموزش آن نپرداختیم!» ناآشنایی گروه امداد با پانسمان فشاری و نیز ناتوانی در تزریقات وریدی نشان می داد که حتی آموزش اورژانس های پزشکی و کمک های اولیه در یک دوره فشرده هم از نگاه فدراسیون کوهنوردی ضروری به نظر نمی رسید.


یکی از کوهنوردان تشخیص می دهد که اوراز از ناحیه کمر آسیب دیده بنابراین باید در حمل او دقت کرد. محمد با لحن مبهمی برای آخرین بار حرف می زند: «خوبم، گرممه، گرممه» و در پاسخ می شنود: «می ریم پایین خنک می شی، می ریم تو برف ها سرد می شی!» اما او خبر نداشت که باید 5 روز تمام در برف کشیده شود. تیم اعزامی S.P.تGنداشت. به گفته یکی از آنها «شاید خیلی ها بگویند S.P.تGشکاف و یا سنگ را هم نشانه گذاری می کند اما اگر هم داشتیم به فکرمان نمی رسید استفاده کنیم.» امکانات بسیار کم بود.


گویا فقط تدارک کفش و لباس کوهنوردان _ آن هم بر وجه امانت _ به عهده فدراسیون کوهنوردی بود که برابر دریافت چک عودت به عنوان وثیقه در اختیار اعضای تیم گذاشته شده بود. آنها کوله پشتی، کیسه خواب و تمامی تجهیزات صعود را باید با هزینه شخصی تهیه می کردند. گروه کوهنوردی گاشربروم تنها با 3 دستگاه بی سیم عازم منطقه هیمالیا شد. در بسیاری از کشور های توسعه یافته «صعود ملی» وجود ندارد، این گروه ها و کوهنوردان هستند که در توافق با یک اسپانسر مالی اقدام به صعود می کنند اگر فدراسیون کمبود بودجه نداشت پس ضعف در تدارک چگونه قابل توجیه است؟


انتقال اوراز تا ارتفاع 5900 متر برای آدم هایی که «کی تو» یا قله های دیگر را صعود کردند، خنده آور بود. افلاکی سرپرست تیم می گوید: «خارجی ها اعتقاد داشتند که ما دیوانه ایم. هیچ کس فکر نمی کرد ما بخواهیم محمد و مقبل را پایین بیاوریم.»


• پس از سقوط


24 ساعت پس از سقوط، روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی گزارش داد: «تیم ملی کوهنوردی ایران که متشکل از 12 نفر، سوم تیر ماه عازم پاکستان شد و قریب به یک ماه در تلاش برای فتح یازدهمین قله مرتفع دنیا از سلسله جبال هیمالیا در منطقه قراقروم بود صبح یکشنبه 26 مرداد ماه تیم اول متشکل از محمد اوراز، حسن نجاریان، داود خادم و مقبل هنرپژوه تا ارتفاع 7900 متری پیش می روند. آنها در یک لحظه غافلگیر کننده با ریزش ناگهانی بهمن روبه رو می شوند که دو نفر از این جمع چهار نفره اسیر بهمن شده و متوقف می شوند. هر دو کوهنورد باتلاش نفرات تیم حمایت  کننده از این حادثه جان سالم به در بردند!» انگار که تمام سعی تنظیم کننده این خبر پنهان ساختن اتفاقی ناگوار بود اما 8 روز پس از وقوع حادثه «محمود ایل بیگی» خبرنگار صداوسیما خبر رسمی آن را مخابره کرد و این گونه اتفاقی مهم و ناخوشایند برای یک هفته توسط مسئولان فدراسیون کوهنوردی پنهان ماند.


آقاجانی، رئیس فدراسیون کوهنوردی بلافاصله پس از دریافت خبر به پاکستان رفت. او می گوید: «من 13 روز آنجا بودم. حداقل 10 هزار دلار به ارتش پاکستان پول دادم تا محمد و مقبل را به اسلام آباد منتقل کنند.» آقاجانی وقتی اولین گزارش را از پزشک معالج دریافت کرد بلافاصله با پزشکان ایرانی مشورت کرد و بعد به فکر انتقال اوراز به تهران افتاد.


به اعتقاد رئیس فدراسیون بیمارستان شفای اسلام آ باد، بهترین بیمارستان منطقه بود اما یکی از مخالفان فدراسیون کوهنوردی چند روز بعد برای افزایش دقت و جلوگیری از شیوع شایعات بی مورد توصیه کرد رتبه بیمارستانی که کف اتاق U.C.I در آن به وسیله جاروی دستی نظافت می شود، آن هم زمانی که بیماری با «شرایط کاملا بحرانی» در آ نجا بستری است توسط منابع رسمی منتشر شود! همچنین خبرگزاری بی بی سی هم در آخرین ساعات چهارشنبه 16 آگوست 2003 این خبر را اعلام کرد. وقتی این گروه 12 نفره تصمیم داشتند فعالیت های هیمالیا نوردی خود را آغاز کنند، سایت اورست نیوز به نقل از مربی تیم کوهنوردی ایتالیا نوشت: «شرایط آب و هوایی برای صعود به گاش بروم مناسب نیست. من اگر جای ایرانی ها بودم هرگز حاضر نمی شدم گروه خود را در چنین شرایطی روانه قله کنم.» شیرمحمد، نایب رئیس فدراسیون این موضوع را تکذیب می کند: «مربی ایتالیا چنین حرفی نزده. هیمالیا این نیست که بگوییم هوا خوب است پس حمله کنیم. اوراز که بچه نبود، باتجربه بود. او تا قبل از این 5 قله بالای 8 هزار متری را صعود کرده بود. می توانست تصمیم بگیرد که برود یا نرود. بگذریم که حالا می گویند به محمد گفتند برو، او هم رفته.»


در همان روزی که کوهنوردان ایرانی فعالیت خود را برای صعود آغاز کردند چند تیم خارجی دیگر به دلیل شرایط نامعلوم آب و هوایی به کشور های خود بازگشتند. دو هفته قبل هم دو اسپانیایی، یک اوکراینی و یک روسی در راه صعود مفقود الاثر شدند.محمد اوراز قبلا به طرز خارق العاده ای توانسته بود به دو قله 8 هزار متری «ماکولو» و «لوتزه» بدون اکسیژن صعود کند.


• درخواست استعفا


دو شب پس از مخابره خبر از پاکستان محسن مهرعلیزاده وقتی که می خواست وارد استودیو خبر شبکه دوم سیما شود تا درباره «طرح جامع ورزش» صحبت کند، از چنین اتفاقی مطلع شد. یکی از مسئولان این برنامه به رئیس اطلاع می دهد که مردم نقده و ارومیه (شهر اوراز) تماس های فراوانی را با روابط عمومی صداوسیما برقرار کردند. مهرعلیزاده بلافاصله اطلاعات لازم را دریافت می  کند. هنگامی که او مقابل دوربین نشسته بود از زمان حضور رئیس فدراسیون در پاکستان چهار روز می گذشت اما پاسخ رئیس سازمان ورزش حیرت انگیز بود: «من همین امروز آقاجانی را به پاکستان فرستادم! ما اعلام کردیم تمامی هزینه ها بابت مداوای این ورزشکار را سازمان متحمل می شود.» از گفته های مهرعلیزاده کاملا مشخص بود که با گذشت 10 روز از وقوع حادثه او تا آن لحظه هیچ گونه اطلاعی در این مورد نداشته است. معاون رئیس جمهور یک بار دیگر در مراسم انتخاب برترین ورزشکار سال ایران برای دو بار متوالی نام «اوراز» را اشتباه تلفظ کرد تا این بار دوستداران اوراز در سایت های اختصاصی کوهنوردی خواهان استعفای مهرعلیزاده شوند. یک کارشناس کوهنوردی در روز هایی که خبر استعفای مهرعلیزاده در حمایت از برخی ماجرا های سیاسی منتشر شد، نوشت: «او همان روزی که در مقابل ملت ایران زنده و مستقیم از شبکه دو بی اطلاعی خود را از سقوط کوهنوردان ایرانی نشان داد باید استعفای خود را تقدیم رئیس جمهور می کرد.»


واکنش های احساسی و غیرمنتظره کوهنوردان ایرانی که بیشتر علاقه مندند در سایت های اینترنتی نظرات خود را اعلام کنند تا جایی پیش رفت که یکی دیگر از مسئولان سابق فدراسیون خواهان بر کناری رئیس سازمان تربیت بدنی شد: «اگر درباره مسائل سیاسی و برای حمایت از گروهی شاهد هستیم رئیس سازمان ورزش واکنشی در حد استعفا نشان می دهد، می توان از مدیر سازمانی که قهرمان بی بدیل کشور را فراموش کرده و نمی توانند نام او را از روی نوشته بخوانند درخواست نه استعفا بلکه برکناری نمود!» 


• کوه سقوط کرد


پس از شروع درمان اوراز در بیمارستان اسلام آباد پزشکان معالج در یازدهم شهریور ماه نسبت به وضعیت او اظهار امیدواری کردند. حتی «معروف اوراز» برادر محمد خبر داد که بعد از دو هفته محمد چشمانش را باز کرده و از حالت بیهوشی درآمده است. در همین حال مردم نقده و اشنویه شب ها با برپایی مراسم دعای توسل برای سلامتی او دعا می کردند اما رفته رفته حال عمومی «فاتح اورست» در شرایط بحرانی قرار گرفت. پزشکان از بهبودی محمد قطع امید کردند و حتی اقوام اوراز تصمیم گرفتند که پدر و مادر محمد را به پاکستان بفرستند اما سرانجام محمد اوراز (سربلند) مردی که قول داده بود تمامی قله های بالای 8 هزار متر را با پرچم ایران فتح کند ...


«فاتح قصه ما به قله رسید. دوستانش از روزی می گویند که عقاب سربلند کوهستان ها در یکی از آخرین روزهای بهار 1377 اورست را فتح کرد و این پایین مردم ایران مات و مبهوت به ستاره های نامدار فوتبال آلمان خیر شده بودند که چطور دروازه تیم ایران را توپ باران می کنند!


دوستانش از لحظاتی می گویند که همه اعضای تیم کوهنوردی ایران در نوک قله توان ایستادن نداشتند اما اوراز نقده چقدر غریبانه از شدت خوشحالی آرام و قرار نداشت. دوستانش از سال هایی می گویند که درنای زخم خورده عشق برای جلب رضایت دیگران! و کسب درآمد کوله پشتی توریست های خارجی را حمل می کرد.دوستانش از شبی می گویند که پس از فتح اورست پا به فرودگاه مهرآباد گذاشت اما تمام نگاه مردم به سالن ترمینال شماره 2 و بازگشت ملی پوشان فوتبال از فرانسه اختصاص داشت.»


پیکر بی جان اوراز را 19 شهریورماه در شب تولد حضرت علی وارد زادگاهش کردند و حتی مخالفان فدراسیون کوهنوردی به روز ورود جنازه محمد اوراز به نقده هم معترض بودند.


• حقیقت تلخ


تا پیش از درگذشت «محمد اوراز» در نگاه ورزشی نویسان- ما که بیشتر از هر چیز دیگر به فوتبال و ستاره های دنیای توپ گرد اهمیت می دهیم!- او فقط یک بار پررنگ دیده شد و آن لحظه ای بود که از پله های سن تالار همایش های صدا و سیما بالارفت تا یکی از جایزه های بهترین ورزشکاران نمونه سال 81 را دریافت کند. بسیاری خرده می گیرند که اگر او تمامی قله های بالای. 8000 متری دنیا را فتح می کرد و امروز هم در قید حیات بود، مطبوعات و رسانه های گروهی به مانند گذشته توجهی از خود نشان نمی دادند و این حقیقتی غیرقابل انکار است. یکی از دوستان اوراز می نویسد: «محمد عزیز، فقط با مردنت اینقدر عزیز شدی. مگر همین محمد نبود که سال 1377 قله اورست رو زد؟ مگه همین محمد نبود که سال 79 قله شیشا پانگما رو با ارتفاع 8036 متر زد؟ مگر همین محمد نبود که سال 1380 قله ماکالو با ارتفاع 8463 متری بدون کپسول اکسیژن را فتح کرد؟ و همین محمد نبود که سال گذشته قله لوتسه که یکی از سنگین ترین قله های جهان است و چهارمین ارتفاع بلند دنیاست را بدون کپسول اکسیژن زد؟ آیا لیاقت بهترین کوهنورد ایران در سال 80 و 81 معرفی به عنوان یکی از 10 قهرمان برتر این مراسم نبود؟»روزنامه نگاران زیادی بعد از درگذشت اوراز درباره او نوشتند. البته افرادی هم بودند که در حساس ترین شرایط روحی - روانی خانواده اوراز به دروغ نوشتند: «این قهرمان صاحب نام کرد، چندی پیش از وفات به آئین مترقی اسلام ایمان آورده بود و مسلمان شد!»


• وبلاگ ها


«آنها هیمالیا را خودشان انتخاب می کنند و باید هم هزینه اش را بپردازند.» و فرشید فاریابی، مسئول سابق روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی در وبلاگش پاسخ می دهد: «بله، مسئولیت هیمالیایی را که خود انتخاب کرده و شناخته باشند!» گروهی هم معتقدند که کوهنوردان ایرانی، اورست و 8 هزار متری هایش را دست کم گرفتند. شروین آریانفرد در وبلاگش نوشته است: «ایرانیان در سال 77 با افتخار می گفتند که توانستیم با کمترین کمک و در شرایطی که چند تیم از جمله آمریکا موفق به صعود نشده بودند، قله اورست را فتح کنیم و با این تصور که ایرانیان شکست ناپذیر و روئین تن هستند قدم به هیمالیا گذاشتند. امافراموش کرده بودیم که به طور متوسط حدود 13 درصد از صعودکنندگان به قله های هیمالیا تاکنون جان خود را در راه صعود از دست داده اند.»


• فراموشی


محمد اوراز هم فراموش می شود. دوستی می گفت: «600 متر سقوط فقط چند ثانیه طول می کشد اما ما سال هاست که فقط سقوط می کنیم.» و ما هم از طایفه زنده کش مرده پرستیم.

پیکره ی کوهنورد فقید محمد اوراز در میدانی با همان نام درسنندج به دست پیکره ساز توانمند هادی ضیاالدینی ساخته شد

میدان محمد اوراز در پیرانشهر

منابع : http://khoshachahoo.ir



نوشته شده توسط حمید رضا طاهر
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بالاتر پرواز کن

کوهنوردی ، سنگ نوردی ، دره نوردی ، دوچرخه سواری

مطالب آموزشی و اطلاع رسانی در مورد فعالیتهای کوهنوردی ، سنگ نوردی ، دره نوردی ، دوچرخه سواری

با بزرگان (( زنده یاد محمد اوراز ))

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۵۴ ق.ظ
زندگی نامه مرحوم محمد اوراز


در شامگاه ۲۵شهریور سال ۱۳۴۸در شهرستان نقده به دنیا آمد . هنگام تولدوی حاج احمد اوراز دوران حبس را در زندان فلک الا فلاک سپری می‌نمود و این آغاز توأمان با درد و رنج دوری از پدر،سرآغاز زندگی بزرگ مرد تاریخ کوهنوردی ایران زمین را رقم زد.محمد اولین سالهای زندگی را به سبب مشکلات ناشی از  دستگیری پدر  و سپس تبعید  وی به شهرستان کاشمر به دور از زادگاه و  در نهایت ناملایمات روزگار به همراه خانواده  در آن  شهرستان سپری نمود  و بعد  از  سه سال به شهرستان نقده بازگشت .  
سال  ۱۳۵۵ مصادف بود با شروع دوران تحصیل محمد و او دوران ابتدایی وراهنمایی و  دبیرستان را با در شهرستان نقده به اتمام رساندودر سال تحصیلی ۶۵ـ۶۶  موفق به أخذ مدرک دیپلم در  رشته اقتصاد وعلوم اجتماعی شد. از سال ۱۳۶۷ الی ۱۳۶۹  وارد دوران خدمت سربازی شد وپس ازپایان دوران خدمت سربازی درسال ۱۳۷۳ در رشته کارشناسی تربیت بدنی  دانشگاه ارومیه پذیرفته شد   و  در سال  ۱۳۷۹  از این دانشگاه فارغ التحصیل شد  (با  وجود  وقفهٔ  بسیار به سبب شرکت در اردوهای تیم ملی ) .


سال ۱۳۶۷ در اولین تجربهٔ پیش از  ورود به دنیای حرفه ‌ای کوهنوردی  گروه قندیل را  بنا نهاد و  بعد از آن فعالیتهای خویش را در گروه کوهنوردی سامرند  شهرستان نقده ادامه داد تا بالاخره در سال ۱۳۷۳ به همراه جمعی از دوستان پیشکسوت این رشته در سطح شهرستان گروه  کانون  کوهنوردان نقده را تأسیس کردو آغاز فعالیتهای این گروه را میتوان سر آغاز ورود محمد به دوران زندگی حرفه‌ای در رشتهٔ کوهنوردی قلمداد نمود.


سال۱۳۷۶ برای اولین بار  پس  از فراخوان فدراسیون کوهنوردی  در اردوهای  آماده  سازی تیم ملی  جهت اعزام به قلل  گاشربروم  دو و راکاپوشی در کشور پاکستان شرکت نمود و با نشان دادن  توانمندیهای لازم موفق  به عضویت  در تیم اعزامی به قله راکاپوشی باارتفاع ۷۷۸۸ گشت.


ودر همان سال به اتفاق ۶ نفر از دوستان و اعضاءتیم موفق به صعوداین قله شد و اولین تجربهٔ هیمالیا نوردیش رابا موفقیت پشت سر نهاد. سال ۱۳۷۷ را میتوان نقطه عطف تاریخ زندگی محمد اوراز دانست در این سال وی به همراه سه نفر از اعضاء تیم  ملی  کوهنوردی ایران  توانست به قله اورست بلند ترین قله جهان صعود نماید. به این ترتیب  وی به عنوان اولین صعود کننده ایرانی قله اورست شناخته شد.بعد از صعودبه قله اورست هر روز برگ زرین دیگری برافتخارات این قهرمان نامی اضافه شد و هرقدمی را که پشت سر می‌نهادپله‌ای بود در جهت رشدو تعالی و آشکار شدن هرچه بیشتر توانمندیهای ذاتی بزرگمرد کوهنوردی ایران زمین و به طبع آن در  جهت رشد و تعالی ایران عزیز.و بالاخره  در سال  ۱۳۸۲،  هنگام صعود به قله گاشبروم ۱  در پاکستان ، محمد اوراز به همراه مقبل هنرپژوه بر اثر سقوط بهمن سقوط می‌کنندمقبل هنر پژوه سالم ماندولی محمداوراز پس ازانتقال به بیمارستان شفا در اسلام آباد پاکستان در گذشت.محمد اوراز مرد بزرگی بود و هست.

علت مرگ : جراحات ناشی از حادثه سقوط از ارتفاع 7900 متری بر اثر ریزش بهمن در هنگام صعود قله گاشربروم 1

صعودهای برون مرزی

1376 - صعود قله راکاپوشی (7788 متر) ، پاکستان

1377 - صعود قله اورست (8849 متر) بلندترین قله دنیا ، هیمالیای نپال

1379 - صعود قله چوایو (8201 متر) ششمین قله بلند دنیا ، هیمالیای تبت - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1379 - صعود قله شیشاپانگما (8036 متر) سیزدهمین قله بلند دنیا ، هیمالیای تبت - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1380 - صعود قله ماکالو (8463 متر) پنجمین قله بلند دنیا ، هیمالیای نپال - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1380 - صعود قله آرارات (5165 متر) ، ترکیه

1381 - صعود قله لوتسه (8511 متر) چهارمین قله بلند دنیا ، هیمالیای نپال - بدون استفاده از کپسول اکسیژن

1382 - صعود تا ارتفاع 7900 متری قله گاشربروم 1 (8064 متر) یازدهمین قله بلند دنیا ، هیمالیای پاکستان - محمد اوراز و مقبل هنرپژوه در ارتفاع 7900 متری بر اثر ریزش بهمن تا ارتفاع 7300 متری سقوط کردند. در این حادثه مقبل هنرپژوه سالم ماند ولی اوراز بعد از انتقال به بیمارستان و پس از گذشت 20 روز درگذشت. 

مدارک و افتخارات


1377 - نخستین فرد مسلمان صعودکننده به قله اورست (در این صعود سه ایرانی مسلمان دیگر نیز همراه با اوراز موفق به صعود اورست شدند).

1378 - اخذ مدرک مربیگری درجه یک از فدراسیون کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران

1378 - شرکت در دوره بین المللی صعود مسیر های دشوار ، فرانسه

1378 - شرکت در دوره بین المللی رهبری گروه ، فرانسه

1380 - مرد سال کوهنوردی ایران

1381 - مرد سال کوهنوردی ایران

بر فراز اورست


ماجرای تیم ملی در گاشربروم۱


تیم ملی کوهنوردی ایران پس از چهارمرحله اردوی آمادگی و انتخاب 10 کوهنورد به نامهای محمد گودرزی ، داود خادم ، حسن نجاریان ، محمد اوراز ، مقبل هنرپژوه (جوانترین عضو تیم باحدود بیست سال سن) ، حمید ناصری ، رضا بهادرانی، عظیم قیچی ساز، امین عظیمی، فرهاد عزیزی مقدم وبه همراهی سرپرست اقبال افلاکی و پرشک تیم محمد جدائیان درتاریخ 14 تیرماه برای فتح قله 8064 متری گاشربروم 1 به سمت منطقه اسکاردو در مرز چین و پاکستان حرکت کردند .


برای رسیدن به قله ابتدا به کمپ اول در ارتفاع 5400 متری و سپس به کمپ اصلی یا بیس کمپ در ارتفاع 6900 متری رفته و از آنجا پس از سه بارحمله به کمپ آخر در ارتفاع 7300 متری نتوانستند قله رافتح کنند ودر یکی ازاین حمله ها به علت شرایط بد آب وهوایی یک هفته در کمپ آخر گرفتار شدند .

تیم پس از مشورت با سرپرست خود آقای افلاکی تصمیم میگیرند کی طی روزهای 20 تا 25 مرداد ماه حمله نهایی به قله را انجام دهند و برای این منظور نیز چهار کوهنورد انتخاب میشوند.

راهپیمایی در دامنه های ماکالو

درسحرگاه 25 مرداد ماه تیم چهارنفره عازم فتح قله میشود و درساعت 8 صبح آنچه که نباید رخ میداد؛ اتفاق میافتد و تیم در ارتفع 7900 متری دچار بهمن میشود و دوتن از کوهنوردان به نامهای محمد اوراز و مقبل هنرپژوه را تابه ارتفاع 7100 متری با بهمن سقوط میکنند . این کوهنوردان به کمک کوهنوردان تیم ملی و دیگر کوهنوردان حاضر در منطقه به طور معجزه آسایی از زیر بهمن زنده بیرون می آیند .این دو کوهنورد به کمپ اصلی انتقال داده میشوند . ازآنجابه علت وخامت حال دوکوهنورد ما برای انتقال محمد و مقبلبه ، بیمارستان تقاضای هلیکوپتر میکنند ، ولی به دلیل شرایط بد آب و هوایی و شرایط منطقه این کار امکان پذیر نبوده وبه خاطر شرایط بد آب وهوایی از روز دوم پزشک بر سر این دو حاضر میشود و کارهای درمانی را آغاز میکند . در روز سوم بعد از انتقال حادثه دیدگان به کمپ اول هلیکوپتر ارتش پاکستان طی دو مرحله ابتدا مصدومان را به اسکاردو و سپس به بیمارستان شفای اسلام آباد منتقل میکند . و درآنجا هر دو بیمار تحت درمان دکتر عرفان قرار میگیرند .

مقبل هنرپژوه خوشبختانه آسیب جدی ندیده بود و آسیبهای او فقط در سطح کوفتگی بدن بوده و اکنون نیز او از بیمارستان مرخص شده و دوران نقاهت خود را طی میکند .


ولی متاسفانه محمد اوراز ازناحیه سر دچار ضربه مغزی شده و مهره شماره یک کمر او هم شکسته است و ازروز اول شهریور ماه در بیهوشی کامل به سر میبرد و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری میباشد.


ازروز دوم شهریور فدراسیون کوهنوردی برای انتقال محمد به ایران تلاشهای خود را آغاز میکند. درروز سوم شهریورماه نیز آقای آقاجانی به تیم می پیوندد. در این راستا فدراسیون یک هواپیمای امدادی را به صورت آماده باش از یکی ازشرکتهای آلمانی کرایه میکند ودر ایران نیز هماهنگی های لازم را با دکتر قدسی انجام میدهند تا ایشان درمان محمد رابرعهده بگیرند . ولی به علت شرایط وخیم بیمار دکترعرفان اجازه انتقال وی را به ایران نمیدهند و قرار میشود که دکتر قدسی به پاکستان رفته تا به عمل جراحی محمد ودرمان او نظارت داشته باشد ، که ایشان بنا بر خبرها دوشنبه به اسلام آباد پرواز کردند.


محمد کوهنورد بزرگ کشورمان در همه 8 برنامه تیم ملی در هیمالیا حضور داشته ودر 4 صعود نیز جزو تیم حمله به قله بوده است.


یک داستان واقعی

ماکالو پنجمین کوه بلند دنیا است . به آن هیولای سیاه هم می گویند. از سال 1953 که اولین بار قله اورست صعود شد تا کنون بیش از 1500 نفر به تارک اورست رسیده اند اما در همین بازه زمانی تنها 140 نفر موفق به صعود ماکالو شده اند.

آمار تلفات صعود کنندگان این قله وحشتناک است. این قله در ردیف سومین قللی قرار دارد که از فاتحان خود انتقام گرفته است .

بزرگترین کوهنوردان دنیا بارها در صعود این قله نا کام مانده اند . راینهولد مسنر کوهنورد افسانه ای و اولین فاتح تمام 14 قله بالای هشت هزار متر چهار بار در مصاف با این قله شکست را پذیرا شد .

مارسل رودی جان خود را در راه صعود آن از دست داد .

اما امسال تیم کوهنوردی ایران موفق شد هفت نفر بعلاوه دو شرپا را به قله برساند .

این بیشترین تعداد صعود کننده همزمان به این قله بود.

کاری که بسیاری از تیم ها آرزوی آن را دارند.

و یک نفر از این شیر مردان بدون اکسیژن مصنوعی به قله رسید . معنی این حرف را کسی می فهمد که در آن بالاها با تمام وجود نفس کشیده باشد ولی نشانی از اکسیژن در هوا پیدا نمی کند .

جایی که برداشتن یک گام برابر است با هزار گام .

محمد اوراز با مدد به توان خود و با عشق این کار بزرگ را انجام داد.

سرمای 35 درجه زیر صفر باد منجمد وقطبی مسیر یخ زده سنگی هیچکدام مانع او نشد تا به آرزوی خودش دست پیدا نکند.

محمد تا آن بالا آن بالاتر از همه رفت آن بالا با همنوردان خود گریه کرد و شاد بود.

اما دیگران نفهمیدند.


گاشر بروم به زبان محلی کوه نشینان پاکستان یعنی : دیواره نورانی 


دیواره نورانی بار دیگر در برابر کوهنوردان ایرانی رام نشدنی باقی ماند.


روزنامه شرق در رابطه با محمد اوراز نوشت :




محمد نوری فر: «ما می رویم . قدری بارش هست. مسیر بهمنی است. با احتیاط می رویم جلو و قله را حتما  صعود می کنیم.» این آخرین تماس محمد اوراز با کمپ 3 بود. پانزده دقیقه بعد روی صفحه نمایشگر بی سیم سرپرست تیم علامت صلیب (به نشانه دریافت پیام) ظاهر شد. حمید ناصری از اعضای تیم می گوید: «حول و حوش ساعت 30:10 صدای ناله و زاری از بی سیم شنیدم.» آنها ابتدا احساس کردند دگمه بی سیم _ بر گردن آویخته می شود _ تحت فشار سگک زیپ کاپشن قرار گرفته و صدای نفس نفس زدن محمد در حین صعود را می شنوند اما اوراز بعد از سقوط بهمن تنها راهی که برای خبر کردن به ذهنش خطور می کند این است که دستش را حدود 20 دقیقه روی دکمه مکالمه بی سیم نگه دارد. در ارتفاع 7 هزار متری گاشربروم حالت رخوت شدیدی به کوهنورد دست می دهد. پوشیدن یک پیراهن دقایق زیادی طول می کشد، کسی حاضر نیست غذای خودش را گرم کند و یا حتی یک ظرف آب درست کند. (به دلیل کمبود اکسیژن) در این شرایط گروه امداد با حرکت به طرف مصدومان عمل خطرناکی را انجام می دهد. کاری که ناصری معتقد است در عالم عقلانیت ناشدنی بود: «آدم پیش خودش فکر می کند کجا بروم؟ روی بهمن؟» آنها دقیقا در جایی قرار داشتند که به «منطقه مرگ هیمالیا» شهرت داشت. یکی از اعضای گروه امداد می گوید: «چون تا آن روز هیچ اتفاق بدی برای تیم های ایرانی رخ نداده بود وچون همه حوادثی که در هیمالیا روی داد منجر به مرگ حتمی شد بنابراین دیگر به امداد و نجات و آموزش آن نپرداختیم!» ناآشنایی گروه امداد با پانسمان فشاری و نیز ناتوانی در تزریقات وریدی نشان می داد که حتی آموزش اورژانس های پزشکی و کمک های اولیه در یک دوره فشرده هم از نگاه فدراسیون کوهنوردی ضروری به نظر نمی رسید.


یکی از کوهنوردان تشخیص می دهد که اوراز از ناحیه کمر آسیب دیده بنابراین باید در حمل او دقت کرد. محمد با لحن مبهمی برای آخرین بار حرف می زند: «خوبم، گرممه، گرممه» و در پاسخ می شنود: «می ریم پایین خنک می شی، می ریم تو برف ها سرد می شی!» اما او خبر نداشت که باید 5 روز تمام در برف کشیده شود. تیم اعزامی S.P.تGنداشت. به گفته یکی از آنها «شاید خیلی ها بگویند S.P.تGشکاف و یا سنگ را هم نشانه گذاری می کند اما اگر هم داشتیم به فکرمان نمی رسید استفاده کنیم.» امکانات بسیار کم بود.


گویا فقط تدارک کفش و لباس کوهنوردان _ آن هم بر وجه امانت _ به عهده فدراسیون کوهنوردی بود که برابر دریافت چک عودت به عنوان وثیقه در اختیار اعضای تیم گذاشته شده بود. آنها کوله پشتی، کیسه خواب و تمامی تجهیزات صعود را باید با هزینه شخصی تهیه می کردند. گروه کوهنوردی گاشربروم تنها با 3 دستگاه بی سیم عازم منطقه هیمالیا شد. در بسیاری از کشور های توسعه یافته «صعود ملی» وجود ندارد، این گروه ها و کوهنوردان هستند که در توافق با یک اسپانسر مالی اقدام به صعود می کنند اگر فدراسیون کمبود بودجه نداشت پس ضعف در تدارک چگونه قابل توجیه است؟


انتقال اوراز تا ارتفاع 5900 متر برای آدم هایی که «کی تو» یا قله های دیگر را صعود کردند، خنده آور بود. افلاکی سرپرست تیم می گوید: «خارجی ها اعتقاد داشتند که ما دیوانه ایم. هیچ کس فکر نمی کرد ما بخواهیم محمد و مقبل را پایین بیاوریم.»


• پس از سقوط


24 ساعت پس از سقوط، روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی گزارش داد: «تیم ملی کوهنوردی ایران که متشکل از 12 نفر، سوم تیر ماه عازم پاکستان شد و قریب به یک ماه در تلاش برای فتح یازدهمین قله مرتفع دنیا از سلسله جبال هیمالیا در منطقه قراقروم بود صبح یکشنبه 26 مرداد ماه تیم اول متشکل از محمد اوراز، حسن نجاریان، داود خادم و مقبل هنرپژوه تا ارتفاع 7900 متری پیش می روند. آنها در یک لحظه غافلگیر کننده با ریزش ناگهانی بهمن روبه رو می شوند که دو نفر از این جمع چهار نفره اسیر بهمن شده و متوقف می شوند. هر دو کوهنورد باتلاش نفرات تیم حمایت  کننده از این حادثه جان سالم به در بردند!» انگار که تمام سعی تنظیم کننده این خبر پنهان ساختن اتفاقی ناگوار بود اما 8 روز پس از وقوع حادثه «محمود ایل بیگی» خبرنگار صداوسیما خبر رسمی آن را مخابره کرد و این گونه اتفاقی مهم و ناخوشایند برای یک هفته توسط مسئولان فدراسیون کوهنوردی پنهان ماند.


آقاجانی، رئیس فدراسیون کوهنوردی بلافاصله پس از دریافت خبر به پاکستان رفت. او می گوید: «من 13 روز آنجا بودم. حداقل 10 هزار دلار به ارتش پاکستان پول دادم تا محمد و مقبل را به اسلام آباد منتقل کنند.» آقاجانی وقتی اولین گزارش را از پزشک معالج دریافت کرد بلافاصله با پزشکان ایرانی مشورت کرد و بعد به فکر انتقال اوراز به تهران افتاد.


به اعتقاد رئیس فدراسیون بیمارستان شفای اسلام آ باد، بهترین بیمارستان منطقه بود اما یکی از مخالفان فدراسیون کوهنوردی چند روز بعد برای افزایش دقت و جلوگیری از شیوع شایعات بی مورد توصیه کرد رتبه بیمارستانی که کف اتاق U.C.I در آن به وسیله جاروی دستی نظافت می شود، آن هم زمانی که بیماری با «شرایط کاملا بحرانی» در آ نجا بستری است توسط منابع رسمی منتشر شود! همچنین خبرگزاری بی بی سی هم در آخرین ساعات چهارشنبه 16 آگوست 2003 این خبر را اعلام کرد. وقتی این گروه 12 نفره تصمیم داشتند فعالیت های هیمالیا نوردی خود را آغاز کنند، سایت اورست نیوز به نقل از مربی تیم کوهنوردی ایتالیا نوشت: «شرایط آب و هوایی برای صعود به گاش بروم مناسب نیست. من اگر جای ایرانی ها بودم هرگز حاضر نمی شدم گروه خود را در چنین شرایطی روانه قله کنم.» شیرمحمد، نایب رئیس فدراسیون این موضوع را تکذیب می کند: «مربی ایتالیا چنین حرفی نزده. هیمالیا این نیست که بگوییم هوا خوب است پس حمله کنیم. اوراز که بچه نبود، باتجربه بود. او تا قبل از این 5 قله بالای 8 هزار متری را صعود کرده بود. می توانست تصمیم بگیرد که برود یا نرود. بگذریم که حالا می گویند به محمد گفتند برو، او هم رفته.»


در همان روزی که کوهنوردان ایرانی فعالیت خود را برای صعود آغاز کردند چند تیم خارجی دیگر به دلیل شرایط نامعلوم آب و هوایی به کشور های خود بازگشتند. دو هفته قبل هم دو اسپانیایی، یک اوکراینی و یک روسی در راه صعود مفقود الاثر شدند.محمد اوراز قبلا به طرز خارق العاده ای توانسته بود به دو قله 8 هزار متری «ماکولو» و «لوتزه» بدون اکسیژن صعود کند.


• درخواست استعفا


دو شب پس از مخابره خبر از پاکستان محسن مهرعلیزاده وقتی که می خواست وارد استودیو خبر شبکه دوم سیما شود تا درباره «طرح جامع ورزش» صحبت کند، از چنین اتفاقی مطلع شد. یکی از مسئولان این برنامه به رئیس اطلاع می دهد که مردم نقده و ارومیه (شهر اوراز) تماس های فراوانی را با روابط عمومی صداوسیما برقرار کردند. مهرعلیزاده بلافاصله اطلاعات لازم را دریافت می  کند. هنگامی که او مقابل دوربین نشسته بود از زمان حضور رئیس فدراسیون در پاکستان چهار روز می گذشت اما پاسخ رئیس سازمان ورزش حیرت انگیز بود: «من همین امروز آقاجانی را به پاکستان فرستادم! ما اعلام کردیم تمامی هزینه ها بابت مداوای این ورزشکار را سازمان متحمل می شود.» از گفته های مهرعلیزاده کاملا مشخص بود که با گذشت 10 روز از وقوع حادثه او تا آن لحظه هیچ گونه اطلاعی در این مورد نداشته است. معاون رئیس جمهور یک بار دیگر در مراسم انتخاب برترین ورزشکار سال ایران برای دو بار متوالی نام «اوراز» را اشتباه تلفظ کرد تا این بار دوستداران اوراز در سایت های اختصاصی کوهنوردی خواهان استعفای مهرعلیزاده شوند. یک کارشناس کوهنوردی در روز هایی که خبر استعفای مهرعلیزاده در حمایت از برخی ماجرا های سیاسی منتشر شد، نوشت: «او همان روزی که در مقابل ملت ایران زنده و مستقیم از شبکه دو بی اطلاعی خود را از سقوط کوهنوردان ایرانی نشان داد باید استعفای خود را تقدیم رئیس جمهور می کرد.»


واکنش های احساسی و غیرمنتظره کوهنوردان ایرانی که بیشتر علاقه مندند در سایت های اینترنتی نظرات خود را اعلام کنند تا جایی پیش رفت که یکی دیگر از مسئولان سابق فدراسیون خواهان بر کناری رئیس سازمان تربیت بدنی شد: «اگر درباره مسائل سیاسی و برای حمایت از گروهی شاهد هستیم رئیس سازمان ورزش واکنشی در حد استعفا نشان می دهد، می توان از مدیر سازمانی که قهرمان بی بدیل کشور را فراموش کرده و نمی توانند نام او را از روی نوشته بخوانند درخواست نه استعفا بلکه برکناری نمود!» 


• کوه سقوط کرد


پس از شروع درمان اوراز در بیمارستان اسلام آباد پزشکان معالج در یازدهم شهریور ماه نسبت به وضعیت او اظهار امیدواری کردند. حتی «معروف اوراز» برادر محمد خبر داد که بعد از دو هفته محمد چشمانش را باز کرده و از حالت بیهوشی درآمده است. در همین حال مردم نقده و اشنویه شب ها با برپایی مراسم دعای توسل برای سلامتی او دعا می کردند اما رفته رفته حال عمومی «فاتح اورست» در شرایط بحرانی قرار گرفت. پزشکان از بهبودی محمد قطع امید کردند و حتی اقوام اوراز تصمیم گرفتند که پدر و مادر محمد را به پاکستان بفرستند اما سرانجام محمد اوراز (سربلند) مردی که قول داده بود تمامی قله های بالای 8 هزار متر را با پرچم ایران فتح کند ...


«فاتح قصه ما به قله رسید. دوستانش از روزی می گویند که عقاب سربلند کوهستان ها در یکی از آخرین روزهای بهار 1377 اورست را فتح کرد و این پایین مردم ایران مات و مبهوت به ستاره های نامدار فوتبال آلمان خیر شده بودند که چطور دروازه تیم ایران را توپ باران می کنند!


دوستانش از لحظاتی می گویند که همه اعضای تیم کوهنوردی ایران در نوک قله توان ایستادن نداشتند اما اوراز نقده چقدر غریبانه از شدت خوشحالی آرام و قرار نداشت. دوستانش از سال هایی می گویند که درنای زخم خورده عشق برای جلب رضایت دیگران! و کسب درآمد کوله پشتی توریست های خارجی را حمل می کرد.دوستانش از شبی می گویند که پس از فتح اورست پا به فرودگاه مهرآباد گذاشت اما تمام نگاه مردم به سالن ترمینال شماره 2 و بازگشت ملی پوشان فوتبال از فرانسه اختصاص داشت.»


پیکر بی جان اوراز را 19 شهریورماه در شب تولد حضرت علی وارد زادگاهش کردند و حتی مخالفان فدراسیون کوهنوردی به روز ورود جنازه محمد اوراز به نقده هم معترض بودند.


• حقیقت تلخ


تا پیش از درگذشت «محمد اوراز» در نگاه ورزشی نویسان- ما که بیشتر از هر چیز دیگر به فوتبال و ستاره های دنیای توپ گرد اهمیت می دهیم!- او فقط یک بار پررنگ دیده شد و آن لحظه ای بود که از پله های سن تالار همایش های صدا و سیما بالارفت تا یکی از جایزه های بهترین ورزشکاران نمونه سال 81 را دریافت کند. بسیاری خرده می گیرند که اگر او تمامی قله های بالای. 8000 متری دنیا را فتح می کرد و امروز هم در قید حیات بود، مطبوعات و رسانه های گروهی به مانند گذشته توجهی از خود نشان نمی دادند و این حقیقتی غیرقابل انکار است. یکی از دوستان اوراز می نویسد: «محمد عزیز، فقط با مردنت اینقدر عزیز شدی. مگر همین محمد نبود که سال 1377 قله اورست رو زد؟ مگه همین محمد نبود که سال 79 قله شیشا پانگما رو با ارتفاع 8036 متر زد؟ مگر همین محمد نبود که سال 1380 قله ماکالو با ارتفاع 8463 متری بدون کپسول اکسیژن را فتح کرد؟ و همین محمد نبود که سال گذشته قله لوتسه که یکی از سنگین ترین قله های جهان است و چهارمین ارتفاع بلند دنیاست را بدون کپسول اکسیژن زد؟ آیا لیاقت بهترین کوهنورد ایران در سال 80 و 81 معرفی به عنوان یکی از 10 قهرمان برتر این مراسم نبود؟»روزنامه نگاران زیادی بعد از درگذشت اوراز درباره او نوشتند. البته افرادی هم بودند که در حساس ترین شرایط روحی - روانی خانواده اوراز به دروغ نوشتند: «این قهرمان صاحب نام کرد، چندی پیش از وفات به آئین مترقی اسلام ایمان آورده بود و مسلمان شد!»


• وبلاگ ها


«آنها هیمالیا را خودشان انتخاب می کنند و باید هم هزینه اش را بپردازند.» و فرشید فاریابی، مسئول سابق روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی در وبلاگش پاسخ می دهد: «بله، مسئولیت هیمالیایی را که خود انتخاب کرده و شناخته باشند!» گروهی هم معتقدند که کوهنوردان ایرانی، اورست و 8 هزار متری هایش را دست کم گرفتند. شروین آریانفرد در وبلاگش نوشته است: «ایرانیان در سال 77 با افتخار می گفتند که توانستیم با کمترین کمک و در شرایطی که چند تیم از جمله آمریکا موفق به صعود نشده بودند، قله اورست را فتح کنیم و با این تصور که ایرانیان شکست ناپذیر و روئین تن هستند قدم به هیمالیا گذاشتند. امافراموش کرده بودیم که به طور متوسط حدود 13 درصد از صعودکنندگان به قله های هیمالیا تاکنون جان خود را در راه صعود از دست داده اند.»


• فراموشی


محمد اوراز هم فراموش می شود. دوستی می گفت: «600 متر سقوط فقط چند ثانیه طول می کشد اما ما سال هاست که فقط سقوط می کنیم.» و ما هم از طایفه زنده کش مرده پرستیم.

پیکره ی کوهنورد فقید محمد اوراز در میدانی با همان نام درسنندج به دست پیکره ساز توانمند هادی ضیاالدینی ساخته شد

میدان محمد اوراز در پیرانشهر

منابع : http://khoshachahoo.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۳
حمید رضا طاهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی