یادی از بزرگان
دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۴۱ ق.ظ
بعضی از کارهای نوی او عبارتند از:
صعود سرعتی دیواره بیستون از مسیرهای عقابها و جانپناهها؛ اردیبهشت 1364
گشایش مسیر نو روی دیوارهها پل خواب (مسیر روجا)؛ شهریور 1364
صعودتکی دیوارهی بیستون از مسیر جانپناهها؛ خرداد 1365
گشایش مسیر نو روی دیوارهی بیستون (مسیر منصور)؛ شهریور 1365
پیمایش خطالرأس جوپار در زمستان 1365
گشایش مسیر نو روی دیوارهی پل خواب (مسیر آگر)؛ فروردین 1366
گشایش مسیر نو روی دیوارهی علم کوه (مسیر شکوه)؛ شهریور 1366
مسیر نو روی دیوارهی بیستون (مسیر لول سخت)؛ بهار 1368
تلاش برای صعود زمستانی دیوارهی علمکوه و گشایش مسیر مستقیم یخچال پای دیواره در زمستان؛ بهمن 1368
صعود سریع مسیر فرانسویی ها روی دیوارههای علمکوه (در 48 ساعت از رودبارک تاقله و به روبارک)؛ 1369
تلاش برای صعود زمستانی دیوارههای علمکوه؛ زمستان 1369
گشایش مسیر نو روی دیوارهی آزادکوه در یک روز؛ خرداد 1370
گشایش مسیر (نیمهکاره) روی دیواره علمکوه (سمت چپ کلاهک بزرگ لهستانیی ها)؛ تیرماه 1370
نخستین پیمایش سبکبار غار پراو؛ شهریور 1372
بازگشایی مسیر 1352 لهستانی ها (از تراورسهی فرانسویها به بالا)؛در تابستان 1373
صعود مسیرهاری روست روی دیواره علم کوه ظرف یک ساعت و45 دقیقه تابستان 1373
گشایش مسیر در سمت چپ مسیر 1348 لهستانیها؛ شهریور 1375 (نیمهکاره بعلت کمکرسانی در حمل جسد مرحوم کامران سلیمانی)

شرکت در چند مرحله از صعود «امدادی» خطالرأس دماوند ـ علمکوه؛ زمستان 1375
صعود یک روزهی دیوارهی یوکان سان در کره جنوبی؛ تابستان 1376
صعود قلههای رکسفورد، خطالرأس جیشپیک، گری بالدی پیک، پانوراما پیک، کَسِل تاور، لیدی پیک، ماندی پیک، ولچ پیک، وادینگتون، مانت ماس، جافری، وج پیک، ...
صعود تکی دیوارهی 630 متری سکوامیش، صعود دیوارهی عظیم سلهسی (1350-Slesse: متر) در آمریکای شمالی؛7713 و 1378 (بیشتر از صعودها احتمالاً نخستین بار توسط یک ایرانی انجام می شدند)
نخستین صعود ایرانی قلهی بسیار دشوار مونتلوگان (6050 متر، در مرز آلاسکا و کانادا که ارتفاع صعود آن از پای کوه 5800متر ـ بیش از ارتفاع صعود اورست از بارگاه اصلی ـ است)؛ اردیبهشت و خرداد 1378

از اواخر سال 79، درد جانسوز یک بیماری دشوار در تنش ریشه دواند؛ اما هیچگاه خود را درمانده و تسلیم نشان نداد، و روح بلندش همان بود؛ پُرشور و سرشار از زندگی. چه برنامههایی (و این بار سبک) که پس از اظهار پزشکان کانادایی به لاعلاج بودن درد او، و بازگشتش به ایران با او نداشتیم. و او همچنان پُرروحیه و گردن فراز بود؛ لبخندش را در جستن تولد تنها فرزنداش ـ ده روزی پیش از مرگ ـ به یاد میآورم؛ بر سر سفره برای خود به اندازهی دیگران غذا کشیده بود (تا شاید همه راحت باشند) اما در آخر فقط ذرهای خورده بود. عفریت مرگ جسمش را آب کرده بود، صدایش را قطع کرده بود و قدرت خوردن را از او گرفته بود. آن پاها و بازوان پُرتوان، تکیده شده بود، اما او مرگ را به سخره گرفته بود و بر زندگی لبخند می زد. یاد غدیر برای همیشه در دل ما و همهی کوهنوردان ایرانی باقی خواهد ماند.
«فرصت کوتاه بود و سفر جان کاه / اما او یگانه بود و هیچ کم نداشت»
گردآوری : حمید رضا طاهر
۹۲/۱۱/۲۸
یادش بخیر یک موتور تریل قارقارکی خیلی خفن و پر سرو صدا داشت هر وقت سر ظهر وارد کوچه می شد از شدت صدای این موتور همه همسایه می ریختند بیرون و بدو بیراه می گفتند غدیر جوون بود و کله ش خیلی داغ بود به اعتراضات همسایه اعتنایی نمی کرد تا اینکه یک روز چند تا از همسایه متحد شدند و یک کتک مفصلی بهش زدند و . . . !
روحش شاد.
از شما هم ممنونم که که یادی از این عزیز کردید.