جلال رابوکی
جلال رابوکی فروردین ۱۳۸۱ در دماوند جان سپرد و طی شش ماه، صعودهای فراوان برای یافتن پیکر او بینتیجه ماند. بالاخره مهر همان سال اعضای باشگاه دماوند به سرپرستی فرشاد خلیلی، جسد او را در جایی یافتند که هیچکس تصورش را هم نمیکرد، دره یخار.
تیمی ۳۰ نفره با مشکلات فراوان پیکر جلال را از ارتفاع ۴۳۰۰ متری دره مخوف یخار پایین آوردند. پرسش این بود که او چگونه توانسته خود را در آن شرایط جوی، از جبهه جنوبی به طرف شرق و داخل دره یخار که ریزشی، دیوارهای و یخچالی است، برساند؟ با گذشت این همه سال، تنها پاسخ ممکن این است که باد شدید او را به آنجا پرت کرده باشد!
جلال پایهگذار صعود سرعتی در ارتفاعات ایران بود و سالانه حدود ۵۰ بار دماوند را از مسیرهای مختلف و در هر چهار فصل صعود میکرد. رکورد از ۴ جبهه (جنوبی، غربی، شمالی و شمالشرقی) به دماوند به طور پیوسته در ۲۶ ساعت، از ماندگارترین رکوردها در تاریخ ورزش ایران است. گرچه تصورش هم غیر ممکن باشد که کسی در یک روز، دماوند را چهار بار برود بالا و برگردد پایین!
۱۶ مسیر مختلف دماوند را شناسایی کرد. عکاس و گزارشنویس هم بود اما آثار او در اختیار کوهنوردان قرار نگرفته. هم کوهنورد بود و هم کویرنورد. برای نخستین بار مسیر روستای طرود به عروسان در کویر مرکزی به طول ۱۸۰ کیلومتر را بدون استفاده از شتر در سال ۱۳۶۱ پیمود.
جلال رابوکی که بعدها نامش را به جلال فروزان تغییر داد، در آن زمان یکی از آمادهترین، باتجربهترین و معرفترین کوهنوردان ایران زمین محسوب میشد.
او کوهنوردی را از دهه ۴۰ شروع کرده و در دهه ۵۰ عضو تیم ملی کوهنوردی بود و تا ارتفاع بالای ۷۵۰۰ متر قله ماناسلو نیز صعود کرده بود.
علاقه، استعداد و توان جسمی ویژه او که بسیار سریع با ارتفاع خو میگرفت، زبانزد همنوردانش بود. او سبک سرعتی صعود قلل مختلف ایران را پایهگذاری کرد.
به پیشنهاد او، من به اتفاق ناصر جنانی و جلال برای اولین بار در سال ۱۳۷۱ صعود قله دماوند (از تهران به تهران) را در ۱۸ ساعت اجرا کردیم و از آن هنگام به بعد او سالانه حدود ۵۰ بار دماوند را از مسیرهای مختلف و در چهار فصل صعود میکرد.
رکورد صعود سرعتی او از ۴ جبهه (جنوبی، غربی، شمالی و شمالشرقی) دماوند به طور پیوسته در ۲۶ ساعت یکی از ماندگارترین صعودهای سرعتی در ورزش کوهنوردی کشورمان میباشد.
او همچنین یکی از مبتکرین صعودهای خطالرأسهای قلل ایران بود. برای اولین بار او و چند تن از کوهنوردان دیگر موفق شدند خطالرأس طویل دماوند به علمکوه را در ده روز بپیمایند.
صعودهای زمستانی او بسیار شاخص و مثالزدنی است.
در دهه ۵۰ برای اولین بار مسیر شمالی دماوند را صعود کرده و در دهه ۶۰ برای اولین بار تلاشی جدی جهت صعود گرده آلمانها در علمکوه را داشته است.
صعود دیواره و دهلیزهای دیگر در دره یخار (دماوند) در آن سالها یکی دیگر از تلاشهای ارزنده اوست. او بسیار علاقهمند به صعود قلل از مسیرهای جدید بود و همچنین مسیرهای بسیار مبتکرانهای درخصوص برنامههای جنگل و کویرنوردی را ارائه و اجرا کرده است.
اولین بار به سرپرستی او مسیر روستای طُرود به عروسان در کویر مرکزی ایران به طول ۱۸۰ کیلومتر بدون استفاده از شتر را در سال ۱۳۶۱ پیمودیم که این برنامه بسیار به یادماندنی شد.
او یکی از بنیانگزاران خانه کوهنوردان تهران و قبل از آن چند گروه کوهنوردی دیگر بود و همچنین در شکلگیری انجمن کوهنوردان ایران نقش به سزایی داشت.
در مجموع میتوان گفت که جلال کوهنوردی ششدانگ، پرتوان و علاقهمند به فعالیتهای تشکیلاتی و گروهی بود.
در سال ۱۳۸۴، من به اتفاق زندهیاد ابراهیم شیخی و ناصر جنانی، ۱۶ مسیر مختلف دماوند را که او شناسایی و صعود کرده بود، به یاد سومین سال خاموشیاش در ۱۶ هفته به شکل صعودهای یک روزه اجرا کردیم که ۴ ماه به طول انجامید.
او هنگام مرگ ۵۶ ساله و دارای ۲ پسر و یک دختر بود.
متأسفانه به دلیل اهمالکاری و سهلانگاری خانواده او، هیچ نشانی از این کوهنورد برجسته در جایی به جز خانه کوهنوردان تهران به ثبت نرسیده است.
جلال همچنین یک عکاس، گزارشنویس و کوهنوردی دست به قلم بود و از او عکسها، فیلمها و مقالات بسیاری به جامانده که متأسفانه در اختیار کوهنوردان قرار نگرفته و در گوشهای در حال نابودی است.
امید است کوهنوردانی که او را میشناختند، بتوانند با همکاری هم یادبود و یا نشانی در شأن او در مکانی قرار دهند تا یاد و خاطره کوهنوردی استثنایی مانند جلال به باد فراموشی سپرده نشده و در قعر نیستی فرو نرود.
گردآوری : حمید رضا طاهر
منبع : http://espilat.com