آموزش کوهنوردی برای دزدی‌های خاموش در شب
آموزش کوهنوردی برای دزدی‌های خاموش در شب
مردی با تماس با پلیس 110 تهران ادعا کرد آپارتمانش مورد دستبرد دزدان قرار گرفته و بیش از 10 میلیون تومان طلا از خانه‌اش به سرقت رفته است.
به گزارش وطن امروز، با مراجعه ماموران به آپارتمان این مرد در طبقه هفتم یک مجتمع مسکونی، مرد صاحبخانه به پلیس گفت: شب گذشته همراه خانواده‌ام میهمان بودیم و شب به اصرار میزبان آنجا ماندیم. صبح به خانه بازگشتم تا کیفم را بردارم که متوجه شدم اتاق خواب به هم ریخته است، وقتی سراغ صندوقچه طلا و جواهرات همسرم رفتم با ناباوری متوجه شدم همه طلاها به سرقت رفته است.
وی در ادامه افزود: در آپارتمانم حفاظ آهنی دارد و در خانه نیز ضدسرقت است، نمی‌دانم دزدان چگونه وارد خانه شده‌اند و چگونه کسی از همسایه‌ها متوجه دزدی از خانه‌ام نشده است!
در ادامه تیم پلیس برای بررسی دزدی عجیب تجسس‌های خود را آغاز کردند و دریافتند دزد یا دزدان به شیوه‌ای نامشخص و از بالکن وارد آپارتمان شده‌اند و نقشه دزدی خود را عملی کرده‌اند و این در حالی است که آنان باید 3 طبقه را با طناب به پایین فرود می‌آمدند! ولی این روش نیز در نظرشان بعید به نظر می‌رسید.
بر این اساس و با دستور بازپرس دادسرا رسیدگی به این پرونده به تیمی از پلیس آگاهی تهران واگذار شد و شناسایی دزدان مرموز در دستورکار آنان قرار گرفت.
با اعزام تیمی از تشخیص هویت به آپارتمان مرد جوان برای یافتن اثر انگشت، تلاش‌های چند ساعته این تیم به سرانجام نرسید و شواهد حاکی بود دزدان برای ورود به آپارتمان هیچ آثاری از خود به جا نگذاشته‌اند.
در حالی که تیم تجسس در تلاش بودند سرنخی از دزدان بیابند گزارشات دیگری از چند کلانتری در شرق تهران گزارش شد که نشان می‌داد از مجتمع‌های مسکونی دزدی‌هایی بدین شیوه و شگرد صورت گرفته است.
با قوت گرفتن فرضیه اینکه دزدان با استفاده از طناب و تجهیزات کوهنوردی دست به دزدی می‌زنند، تعقیب و مراقبت‌های شبانه‌روزی در محلاتی که بیشترین دزدی آنجا صورت گرفته بود در دستورکار آنان قرار گرفت و چندین مظنون در این باره دستگیر شدند ولی تحقیقات به در بسته می‌خورد.
با گذشت یک ماه از تجسس‌ها گشت کلانتری به رفتارهای مرموز 2 مرد که ساعت 3 بامداد در کوچه‌ای خلوت با یکدیگر درگیر شده بودند مشکوک و برای بررسی ماجرا وارد عمل شدند که آنان با دیدن پلیس پا به فرار گذاشتند.
در ادامه با تعقیب و گریز چند دقیقه‌ای یکی از مردان مرموز دستگیر شد و مرد دیگر با استفاده از تاریکی هوا موفق به فرار شد.تیم تجسس با بازرسی بدنی از کوله‌پشتی این مرد که خود را «محمود» معرفی می‌کرد چند طناب و تجهیزات کوهنوردی و چند سکه طلا و 2 گوشی موبایل گرانقیمت به‌دست آوردند که وی ادعا می‌کرد طلاها متعلق به خودش است.
با ادعاهای ضد و نقیض محمود، وی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و آنان برای بررسی‌های بیشتر سوابق وی را مورد ردیابی قرار دارند که نتایج نشان داد وی دروغ می‌گوید و اسم اصلی وی «حامد» است که یک بار نیز در سال 88 به اتهام سرقت روانه زندان شده بود.
با به دست آمدن سوابق حامد و شکایت مردی که ادعا می‌کرد همان شب خانه‌اش تحت سرقت قرار گرفته و چند سکه طلا و 2 گوشی موبایلش دزدیده شده، حامد تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت که دزد دروغگو پرده از سرقت‌هایش برداشت و گفت: با آزادی از زندان در یک فروشگاه لوازم ورزشی مشغول به کار شدم و دیگر سمت خلاف نرفتم. هر جمعه صبح به کوه رفته و با استفاده از تجهیزات ویژه، کوهنوردی می‌کردم و علاقه بسیاری به این ورزش داشتم. چند ماه پیش در حال تمرین در کوه بودم که با مردی به نام «بابک» آشنا شدم، وی نیز ادعا می‌کرد کوهنوردی را دوست دارد و به صورت خودآموز مهارت‌هایی نیز دارد.
وی در ادامه افزود: از این طریق با یکدیگر بیشترآشنا شدیم به حدی که وی به فروشگاه می‌آمد و به من سر می‌زد یا شب‌ها با هم بیرون می‌رفتیم و خیلی رفیق شده بودیم تا جایی که وی به من پیشنهاد داد در چند دزدی با وی همکاری کنم که قبول نکردم ولی آنقدر اصرار کرد که ناخواسته با وی همراه شدم.
وی در تشریح جزئیات دزدی‌هایش به ماموران گفت: غروب‌ها به جاهایی که مناطق مسکونی وجود داشت می‌رفتیم و با استفاده از غفلت ساکنان مجتمع‌ها که در ورودی را باز می‌گذاشتند به داخل ساختمان می‌رفتیم و خودمان را به پشت‌بام می‌رساندیم و آنجا پنهان می‌شدیم، سپس نیمه‌های شب طبقه به طبقه پایین می‌آمدیم و آپارتمانی را که کسی در آن نبود، شناسایی کرده، سپس به پشت‌بام بازمی‌گشتیم. در ادامه با استفاده از طناب خودم را به بالکن رسانده و وارد می‌شدم و پول و طلا و چیزهای گرانقیمت و باارزش را داخل کوله‌ام می‌گذاشتم و سپس به بالکن می‌رفتم و با کمک بابک که روی پشت‌بام بود بالا کشیده می‌شدم.
وی در ادامه گفت: با استفاده از این شگرد از 7 خانه دیگر نیز سرقت کردیم و در آخرین دزدی بر سر تقسیم سکه‌های طلا با بابک درگیر شدم که پلیس سررسید و از شانس بد دستگیر شدم.با اعترافات دزد جسور، همدست دیگر وی نیز در عملیاتی ضربتی در یکی از پاتوق‌هایش در دماوند دستگیر شد که وی نیز در بازجویی‌ها به دزدی‌ها اعتراف کرد.
بنابراین گزارش، با توجه به دزدی‌های عجیب و غریب این تبهکاران، رسیدگی به پرونده آنان همچنان در دستورکار کارآگاهان قرار دارد.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/
