تلاش دوم به سمت امامزاده صالح
بعد راه افتادیم به سمت پارک هنرمندان و بعد از 10 دقیقه رسیدیم به پارک و رفتیم چند دقیقه ای استراحت کردیم جاتون خالی چای و نون و پنیری مالیدیم به بدن
بله بعد از استراحت راه افتادیم به سمت محل کار الهه. امروز اولین روزی بود که الهه با دوچرخه اومدسرکار. البته اصل برنامه ی تمرینیمون امروز ساعت 2 هست بعد از کار الهه. که ایشالا تا امامزاده صالح و رکاب میزنیم برمیگردیم به منزل .
بله رسیدیم به شرکت و الهه رفت و منم برگشتم به منزل و دارم این گزارش و به اتمام میرسونم.
ساعت ۲.۳۰ از جلوی شرکت (کریمخان) تمرین خودمون رو به سمت تجریش شروع کردیم . از تخت طاووس وارد اتوبان مدرس شدیم. هردومون گرسنه و تشنه اونم به خاطر نخوردن نهار . این بود که ساعت ۲.۵۰ دقیقه بر اتوبان نزدیک جنگل های عباس آباد و زیر پلی که به پارک اب و آتیش میخورد زدیم وکنار و از دیوار رفتیم بالا تا یکم تو جنگل استراحت کنیم و یه چیزی بخوریم . اونجا بود که متوجه شدیم لاستیک الهه کم باده و بعد از باد زدن لاستیک رهسپار اتوبان شدیم . رسیده بودیم به تقاطع مدرس و ظفر که دیدم الهه خیلی با سختی و مشقت داره پا می زنه و واقعا به نفس نفس افتاده که یهو چشممون افتاد به لاستیک جلو . بله لاستیک جلو کلا پنچر شده و بود . ما هم بر اتوبان از بغل گاردریل آروم آروم اومدیم پایین تا به یه خیابان فرعی رسیدیم و یه پارک . اونجا بود که به علت نداشتن لاستیک زاپاس و داشتن راه طولانی تا خونه (ظفر تا پیروزی) مجبور شدیم بزنیم کنارو پنچری بگیریم.ساعت حدودای ۵.۳۰ بود که به علت نداشتن زمان کافی برای رفتن به تجریش مجبور شدیم از همونجا برگردیم به خونه .
این دومین تلاش الهه برای رسیدن به تجریش بود . تلاش اول که روز اول دوچرخه سواری الهه هم بود به پارک ساعی ختم شد و تلاش دوم به ظفر(البته به علت پنچر شدن دوچرخه و کوتاهی ما برای نبردن زاپاس).به هر حال پیشرفت خوبی داره . مطمئنم سر تلاش سوم به امامزاده صالح می رسه.