سلطان سفر ایران(برادران امیدوار)
دوستای خوب برای تماس با برادران امیدوار و دیدن یکی از اونها ( عیسی- آقای عبدالله هم اکنون ساکن شیلی و صاحب یه کمپانی فیلم سازی توی اونجا هستند ) می تونید یکشنبه اول هرماه به موزه برادران امیدوار که در کاخ موزه سعد آباد هست برید و از ساعت ۱۱صبح تا ۱ ظهر از نزدیک باهاشون صحبت کنید. مطمئنا که حسی که خود اونها به ما می دند دهها برابر سفرنامه هاشون هست . اگه ام که امکان رفتن به اونجا رو ندارید حتما به سایت برادران امیدوار مراجعه کنید.موزه برادران امیدوار اولین موزه ایران شناسی هست که روز ۵مهر سال ۱۳۸۲ در هفته جهانگردی افتتاح شد.
دوران جوانی و سری پر شور
عیسی و موسی دو برادر از یک خانواده ۸نفری مرفه بودند. عیسی متولد سال ۱۳۰۸و موسی(عبدالله) متولد سال ۱۳۱۰. پدر اونها صاحب یک کارخانه جوراب بافی بود. موسی برادر بزرگتر عیسی در مدرسه صنعتی آلمانی ها ( مهندسی راه آهن) تحصیل کرده بود و با کمک برادر بزرگتر عیسی در سنین نوجوانی برای یکسال کارمند دفتر جریمه راه آهن ( تعمیرات) گردید . در دوران جوانی این دو برادر عضو باشگاه کوهنوردی نیرو راستی ( دماوند فعلی ) شدند . کوهنوردی وصعود به قله های مختلف و دیدن غارها - رکاب زنی بین شهرهای ایران و دیدن این همه جاذبه های طبیعی و شرکت در مسابقه های دوچرخه سواری و کسب مقام همه اینها انگیزه شدند برای این دو برادر که بخوان دیدنی های دنیارو ببینند.
در اون دوران دیدن دوچرخه سوار فرانسوی لیونل برانسل که درحین سفرش از پاریس به ویتنام از تهران عبور می کرد انگیزه ی دو برادر رو چندین برابر کرد.
در سال ۱۳۳۰ عیسی پا در رکاب کرد و به سوی ترکیه و سوریه و عراق حرکت کرد . از غرب و شمال غرب ایران گذشت و بعد از عبور از مرز بازرگان که تو اون روزها تردد بسیار کمی داشت وارد شهر ارزه الروم ترکیه شد . توی فصل سرما و باد و برف شدید گردنه معروف سیواس تا آنکارا رو طی کرد و بعد به سمت سوریه و عراق رفت. بعد از طی کردن سفری ۴ماه از مرز خسروی وارد ایران و تهران شد.
موسی با دیدن برادرش درست ۶ ماه بعد به همراه یکی از دوستانش با دوچرخه به شمال و خراسان رفتنتد وبعد از دیدن حاشیه خرز به بندر عباس و نهایتا به تهران .این سفرهای کوتاه بین شهری (البته کوتاه به نسبت سفر ۱۰ ساله دو برادر) شروع تمرین برای روزهای سخت آینده بود. روزهایی که خود اونها هم تصورشو نمیکردند.روزهایی که هر روزش اندازه سفری طولانی پر بود از تجربه و خاطره .
